تک آهنگ
بازی کم حجم pc
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
دستمال كاغذي به اشک گفت :
قطره قطرهات طلاست یک کم از طلای خود حراج میکنی ؟
عاشقم !
با من
ازدواج میکنی ؟
اشک گفت : ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی !
تو چقدر سادهای ! خوش خیالِ کاغذی !
توی ازدواج ما تو مچاله میشوی چرک میشوی و تکهای زباله میشوی
پس برو وبیخیال باش
عاشقی کجاست !
تو فقط دستمال باش !
دستمال کاغذی ، دلش شکست گوشهای کنار جعبهاش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید خونِ درد
آخرش ، دستمال کاغذی مچاله شد ، مثل تکهای زباله شد او ولی شبیه دیگران نشد ،
چرک و زشت مثل این و آن نشد رفت اگرچه توی سطل آشغال پاک بود و عاشق و زلال او با
تمام دستمالهای کاغذی فرق داشت چون که در میان قلب خود
دانههای اشک کاشت....
این نظر توسط ~¤```~عشق دروغین~```¤~ در تاریخ 1390/12/17/3 و 19:39 دقیقه ارسال شده است | |||
مر30 که لینکم کردی ممنونم منم لینکت میکنم دوست من تنهایی.. تنهایی...تنهایی رادرحصارغمگین قلبم به نظاره نشته بودم ودل تنهایم را به برترین واژه های سزاوار می دانستم .شاید دیگرزندگی رادوست نداشتم،تمام چیز هابه شب انجامیده بود.درغروب غم انگیز،عشق دروغین رابه تماشانشسته بودم ودرکلبه محزون دلم احساس نیستی باتمام وجود برایم رنگ گرفته بود.سایه نرم شقایق های دشت رابه دستان نهیف خود نمی توانستم تحمل کنم.درزیر سایه اندوه وغم اشک می ریختم.وفا،مهر و اخلاص رادرماورای ذهنهای خسته ودل های دردمندانه ازگوشه چشم می دیدم همه چیز هارادردنیایی عبث وبیهوده ودرنگ تانی پژمرده تفسیر می کردم وآنچه را که می خواستم درقلبی«تنها»یافتم. |
این نظر توسط setare در تاریخ 1390/12/13/6 و 18:57 دقیقه ارسال شده است | |||
![]() |
این نظر توسط عشق دروغین در تاریخ 1390/11/24/1 و 3:31 دقیقه ارسال شده است | |||
از خاموشی ام برایت بگویم یا از فراموشی ام ؟ فرقی نمی کند تو که نیستی، هم خاموشم ... هم فراموش.سلا.م وب قشنگی دارید کلی حال کردم مر30 به منم سربزنید. |
طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف